استاد قسمت خانی هم رفت

ایسنا: قسمت‌ خانی، خواننده ی موسیقی تالشی که در چند سال گذشته از بیماری سختی رنج می‌برد، روز گذشته در منزل خود واقع در روستای سکام رضوانشهر دارفانی را وداع گفت.

     این هنرمند پیشکسوت موسیقی اصیل تالش و استاد آواز تالشی، حدود نیم قرن فعالیت هنری داشت و از استادان بنام موسیقی نواحی ایران محسوب می‌شد.

    
     وی در چند سال گذشته از بیماری رنج می‌برد و سر انجام 26 آبان ماه در منزلش درگذشت.

     روانش شاد!

 

منبع: پايگاه خبري تحليلي فردا   http://www.fardanews.com 

شعری برای استاد رحیم قاسمی - آرمین فریدی (تالشی جنوبی: گویش آلیانی)

استاد «رحيم قاسمي گيلاندهي» كه از خوانندگان قديمي و صاحب شيوه در موسيقي تالشي و از هنرمندان مشهور ساكن اسالم بود، بعد از مدت ها تحمل بيماري، بار سفر بربست و از ميان ما رفت.

     او متولد 1316 خورشيدي و ساكن روستاي «قاسم محله ي لمر سفلي» بود. اجراهاي موفق وي در برنامه هاي راديو گيلان در سال هاي پيش از انقلاب، خاطراتش را براي هميشه در اذهان ماندگار كرده است.

     استاد قاسمي از چندي پيش به خاطر بيماري قلبي در بيمارستان بستري شد و بعد به دليل سكته ي مغزي هوشياري خود را از دست داد. سرانجام در ساعات پاياني روز يك شنبه 27/5/92 جان به جان آفرين تسليم نمود و در بامداد روز دوشنبه در قبرستان «سه كوله كش» روستاي قاسم محله به خاك سپرده شد. درگذشت آن هنرمند بزرگ را به خانواده و بازماندگان ايشان و اهل هنر و قلم تالش تسليت مي گوييم.

     شعري را كه در پي مي خوانيد، فريدي در آغاز سال هزار و سيصد و هشتاد و پنج خورشيدي براي استاد سروده است:

«خيف»

جـــوري1 لـَلـَه ســـتا وا: جان، رحيم جان!

اسـالـمْـــجـَه هـــــوا وا: جان، رحيم جان!

دييـَـــرْمــاز الـمـاســي2 چتـي سـَــري كا

غـــريـبــه پايْــــزَه وا، وا: جان، رحيم جان!

و ... ادامه دارد ... . لطفاْ روی "ادامه مطلب" کلیک کنید.

ادامه نوشته

نقد و بررسی اشعار نقی مهرپویا

نشست ادبی مربوط به نقد و بررسی اشعار نقی مهر پویا (هشی وَش) شاعر تالش زبان منطقه ی فومنات، در فرهنگکده ی تالش برگزار شد. در این جلسه که جمعی از هنرمندان، شاعران و محققان تالش حضور داشتند، نخست آرمین فریدی گزارشی از فعالیت های فرهنگکده ی تالش و علت و انگیزه ی برگزاری نشست های نقد و بررسی آثار شاعران تالش زبان، ارایه داد و سپس تنی چند از حاضران در آن نشست، به بررسی سروده های هشی وش پرداختند.

     علی عبدلی از نقی مهرپویا به عنوان یکی از قله های شعر تالشی یاد نمود و داشتن کمال تعهد به زبان تالشی، استفاده ی گسترده از صور خیال، آشنایی عمیق با مسایل و رنج های جامعه و داشتن ذهنی عجین شده با طبیعت تالش را از شاخصه های شعری این شاعر برشمرد.

     فرزاد بختیاری، نقی مهر پویا را شاعری موفق معرفی نمود و متذکر گردید که تعهد به زبان تالشی نباید شاعر را به سویی بکشاند که شعر در ميانه ي انبوه واژه ها ی اصیل و گاه نامأنوس گم شود.

     شهرام آزموده دیگر صاحب نظر حاضر در جلسه، از هشی وش به عنوان شاعری یاد کرد که بیشترین تأثیر را بر شاعران تالش زبان منطقه ي فومنات گذاشته و افزودند به سبب این که این شاعر در جهت  نشر آثار خود تا کنون هیچ کوششی ننموده است، نقد و بررسی جامع سروده هایش امری دشوار است و تأکید نمودند که باید به هر ترتیبی اسباب نشر مجموعه ای از آثار مهر پویا فراهم گردد.

     در مراسم یاد شده، نقی مهر پویا علاوه بر خواندن چند نمونه از اشعار خود، چند تصنیف از ساخته های خود را نيز با نواختن تنبور برای حاضرین اجرا کرد که فوق العاده مورد توجه قرار گرفت. در پایان مراسم از سوی آرمین فریدی، مدیر فرهنگکده ي تالش هدایایی به هشی وش اهداء گردید.

 

منبع: سايت تالشان http://www.taleshan.com/tazeha1.htm

گزارش نخستین سالگرد استاد فرامرز مسرور ماسالی

چنان كه پيشتر به اطلاع عموم دوستداران تالش و علاقه مندان هنر و ادب رسيده بود، بنا بر رايزني و برنامه ريزي ستاد برگزاري مراسم سالگرد استاد فرامرز مسرور ماسالي و خانواده ي ايشان، قرار بود اين مراسم به تاريخ 29/ 10/ 91 در تالار پيوند شهرستان ماسال برگزار شود؛ امّا عملاً چنين نشد.

     توضيح اين كه: اعضاي ستاد به منظور پيش بردن قانوني برنامه، چند هفته پيش و قبل از هر نوع اطلاع رساني، موضوع را با برخي از مسئولين شهرستان، از جمله مسئول اداره ي فرهنگ و ارشاد اسلامي در ميان گذاشتند. اظهارات اعضاي ستاد حكايت از آن دارد كه در ابتداي امر، مسئول ارشاد ماسال، آقاي نورالله صفرپور ليپايي پيشنهاد كرد تا اين مراسم به خاطر ماه صفر در تاريخ 19/ 10/ 91 ، يعني روز وفات استاد مسرور برگزار نشود و يك هفته عقب بيفتد. اعضاي ستاد پس از مشورت با خانواده ی استاد، تاريخ بيست و نهم را براي اين قصد تعيين كردند تا حرف و حديثي باقي نماند. مسئول ارشاد هم پذيرفت و بعداً فرماندار، اماكن و ديگر مسئولان شهرستان نيز موافقت نموده و مجوز صادر كردند. و ...

     همه چيز داشت طبق برنامه پيش مي رفت كه يك روز مانده به مراسم، زمزمه اي درگرفت مبني بر اين كه يكي از مسئولان ماسال تأكيد كرده به هیچ وجه مراسم در تالار برگزار نشود! اعضاي ستاد و هموندانشان پيگير ماجرا شدند. مسئولين مختلف شهر را دوباره و چند باره ديدند، با برخي از مسئولين استاني تماس گرفتند و ... ؛ ولي متأسفانه هر چه بيشتر كوشيدند، كمتر نتيجه گرفتند.

     چرا؟! ايراد و اشكال كار در چه بود؟! چرا بايد از مراسم سالگرد معلـّم و شاعري كه چهل سال از عمر عزيز خود را صرف آموزش فرزندان اين آب و خاك كرده و براي اعتلاي فرهنگ و هنر و معنويت در اين ديار كوشيده، ممانعت به عمل آيد؟! اين ها و چند ده پرسش ديگر، سؤالاتي هستند كه تا اين لحظه جواب دقيقشان بر كسي معلوم نيست!      

     نيم ساعت مانده به زمان برگزاري مراسم، خانواده ي استاد، اعضاي ستاد و همراهان كه بابت ماجراي پيش آمده غرق در شگفتي و حيرت بودند، پس از تبادل نظر نهايتاً تصميم گرفتند مهمانان و دوستداران استاد را به سر مزارشان راهنمايي كنند. تدارك كار ديده شد. دو جوان به همين منظور جلوي تالار ماندند و مابقي راهي مزار شدند.

     آري! درهاي تالار «پيوند» ماسال بسته ماند؛ اما از وحدت، همدلي و «پيوند» تالشان فرهيخته ذرّه اي كاسته نشد. آمدند؛ مشتاقانه و از سر عشق آمدند؛ از همه جاي سرزمين تالش. آمدند تا ثابت كنند كه «هيچ در بسته و ممانعتي» نمي تواند آتش عشقي را كه در دل هاي آگاه شعله ور است خاموش سازد. 

     جوانان غيرتمند ديارمان دور تا دور مزار استاد كه در زير درختان كاج گورستان تازه ي ماسال تنها و مظلوم واقع شده، صندلي ها را چيدند. حاضران اندك در رديف نخست نشستند و چشم به راه همدلان ماندند. هوا صاف و آفتابي بود. ملايم و لطيف؛ بهاري در دل زمستان! ساعت اندكي از 14 گذشته بود و رفته رفته بر تعداد جمعيت افزوده مي شد: زن و مرد و پير و جوان. از جاي جاي سرزمين تالش؛ از فومن و شفت، از رشت، صومعه سرا و ماسال و شاندرمن، از رضوانشهر، اسالم و تالش و... جاري شدند و رسيدند. يكي يكي، گروه گروه. آمدند و آمدند و آمدند تا تعدادشان به چند صد نفر رسيد. گاه گريه بود و گاه لبخند، گاه گپ و گفت بود و گاه سكوت، گاه شگفتي و حيرت بود و گاه باليدن و نازش ... و ... ادامه ی مطلب ...

ادامه نوشته

اطلاعيه ي مراسم سالگرد استاد مسرور

به اطلاع همه ي تالش دوستان و علاقه مندان هنر و ادب مي رساند مراسم سالگرد استاد فرامرز مسرور ماسالي از ساعت 14 تا 18 عصر آدينه ي همين هفته (29 / 10 / 91) در تالار پيوند ماسال برگزار مي گردد. يقيناً حضور پرشور و سبز شما ارجمندان، شادماني روح استاد و اتحاد و همدلي هر چه بيشتر اهالي جنبش تالش را در پي خواهد داشت.

     سروده ي زير با فروتني و خضوع به روان استاد تقديم مي گردد؛ باشد كه بدين وسيله ذرّه اي از زحمات بي شائبه ي ايشان براي اعتلاي فرهنگ و ادب تالش، پاس داشته شود:

 

كـــــوچﬞر كـــــرده زﬞمســتوني كـَشي كو

شيـــره نشتيــره احساسي بـَشي كو

هـــــزارون شَـخــته گـيــنه ديـل و جاني

آلاو˚ پيـــيا اﬞشـتﬞ شـعــــــري وَشي كو

هـــــــــزارون دريـا تيــفــــونـــــون پـِــتاوا

دا مـونــدي آكـــــــرين اﬞشتﬞ چـَشي كو

شيــــــــره دا زﬞنجيلــِن زﬞنجيــل بيگينــن

مَـمــونـــو رسم و راه بش و مـَشي كو

زﬞمســتـــون و شـَــوي اﬞشـكـــوره دا وﬞل

پــِــرا شپ شپ اَوَه سالي خـَشي كو

كـئــوئه آسمــون اﬞشـتﬞ دﬞ چـِـمي ميوه

چيمي تفسيري بي خونده هَشي كو

اﬞشـــتﬞ مكـتــبي كـــو آمــــوتـَـه مـــونه

نـِـبي دَيـاق گـتــه تــرسـي كـَشي كو

و ... ادامه ي مطلب ...

ادامه نوشته

روان پاک استاد فرامرز مسرور ماسالی به آسمان ها پیوست

 دنیـا کــو مـثــلˇ چـــاربــادارون مـونــَـــم          راهــی اِســـتــَه و رادویـــارون مــونــَـــم

خندیله پشـت، مثلˇ بهــارون مــونــَــــم          وَخـْتی خــَـزون آ، بیشــَه زارون مونــَم

اجــــل کˇ آ، خـبــــر نـِدَه هیـــچ کـــسی

هـَــــدَه مالــَــت نــِدَه بکــَــــــری ســَسی

 

دنیا زونـی چــَه؟ چـَکــَه پــَرْدی مـونــو          هــر کـــی زونــــو چــِه ســَری نــِویمونو

یادگاری بــــــدی و خــــــــوبی مــونـــــو         هـــر کـــسی کˇ عاقـیــــلـَه امی زونو

ای ویجــَه و چار انگــشـــتی مالـیــکــَه

فــَـــرقی نییــَه لاغــَرَه یا کˇ شـیــکــَه

 

 مـــرگ چــَمــَه مــوروثییــَه حـــرفی نی         ای بــــراجـان، زونـــــی آخــــــر مــَردِه بی

از نی مـِرم تˇنی مـِری وایْ کˇ نی         دییــَس بــــــوا کــی مـَنـــدَه ام دنیا کی؟

دسˇر بـــَرا، خــــوبی بکــَه خـــوب ببˇ

هـمــَه یْ کـَسون وَری کو محبــوب ببˇ  

آتشکده ی باستانی "خندیله پشت"، الهام بخش جنبش معاصر تالشان

(به بهانه ی دیدار هنرمندان تالش با پدر سبز تالشان، استاد فرامرزمسرور ماسالی)

بهرام احمدی 

ایرانیان همیشه زایش دوباره را به جشن می نشینند و گردش روزگار را هنگام زایش نوی طبیعت، به سور و شادی می پردازند. نوبهار و یلدا از این جنسند.

     جمعی از برگزیدگان و هنرمندان سراسر تالش، غروب ششم دی ماه سال نود، به منظور نکوداشت احیاءگر هویت قوم باستانی و سبز تالش و پیر اهل هنر این دیار، استاد فرامرز مسرور ماسالی، مشتاقانه در خانه ی استاد دورشان حلقه زدند و تن رنجورشان را در آغوش گرفتند. آری، فرزندان نیک تالش زمین همراه با جشن زایش دوباره ی خورشید، از الهام بخش جنبش شعر و شور و حماسه ی تالشان، تجلیل به عمل آوردند؛ همویی که با اهدای الهام اهورایی آتشکده ی باستانی خندیله پشت ماسال، یعنی "منظومه ی خندیله پشت" به جامعه ی تشنه ی تالش، نقشی ماندگار از خود به یادگار گذاشته است.

    اين نكوداشت در حالی به عمل آمد که از يك سو استاد به خاطر  بیماری سخت و طاقت فرسا به شدّت در رنجند و از سوي ديگر نیم قرن زحمت و تلاش بي دريغشان در سراسر تالش، گیلان، ایران و حتی خارج از کشور به بار نشسته است.

     در اين مراسم خودجوش، استاد مسرور از جمع حاضر و همه ي تالشان و غیرتالشانی که ظرف چند ماه اخیر به دیدارشان آمده بودند، سپاسگزاری کردند. پس از آن استاد اردشیر عابدی، یکی از نخستین معلّمان و مشوّقان مسرور ماسالي، به بيان خاطرات شيريني از دوره ي معلم - شاگردی خود و ايشان پرداختند. در ادامه، شاعران گرانقدري كه از سراسر تالش آمده بودند، استاد مسرور را با اشعار و متن هاي زیبای خود تمجید کردند. آقایان مسعود شهبازلی، اشكبوس اسرارپوش، استاد خادمی ارده و نقي مهرپویا از جمله دیدارکنندگانی بودند که اشعار زيبا و پرمغزي قرائت كردند و جمع حاضر را بسیار متأثّر ساختند. و ... ادامه ی مطلب ... 

ادامه نوشته

گزارشي كوتاه از دومين كنفرانس بين المللي تالش شناسي در ارمنستان

دومين كنفرانس بين المللي تالش شناسي به تاريخ 12 و 13 نوامبر 2011 برابر با 21 و 22 آبان 1390 خورشيدي، در شهر ايروان ارمنستان برگزار شد. شنيده ها حكايت از آن دارد كه در اين كنفرانس، شمار قابل توجّهي از تالش شناسان چندين كشور شركت داشتند. پروفسور گارنيك آساتوريان، دكتر واردان ووسكانيان، دكتر ويكتوريا آراكلووا، رومان سمباتيان، گارنيك گوورگييان، هاسميك كيراكوسيان، الهه تقوايي و پيمان متين همگي از ارمنستان، پروفسور علي گرانمايه از بريتانيا، پروفسور اسكندر امان اللهي از آمريكا ( دانشگاه هاروارد )، آندري آرشو از روسيه، كاسپر تريستان از هلند، تيميرلان آيتبرو از داغستان، بابك رضواني از هلند، آسيه اسبقي از آلمان، محمد جعفري دهقان، شادي داوري، ابراهيم صفري، معصومه ابراهيمي، علي ذبيحي، مصطفي فرض پور، محمدتقي جكتاجي و ياسر كرمزاده جملگي از ايران، جزء شركت كنندگان در اين كنفرانس بودند.

image

    در اين كنفرانس، مسايل مربوط به زبان و ادبيـّات تالشي و نيز وضعيـّت تالشان ايران و جمهوري آذربايجان ( اران ) مورد بررسي قرار گرفت و البته مقالات و تحليل هايي هم درباره ي فشار حكومت باكو بر تالشان جمهوري آذربايجان ارائه گرديد.

    گفتني است از تالشان ايران، فقط آقاي ياسر كرمزاده در كنفرانس حضور داشت و از تالشان آن سوي مرز، ظاهرا ً كسي شركت نكرده بود.

      آقاي كرمزاده به عنوان تنها تالش حاضر در كنفرانس، درباره ي «بررسي محتوايي شعر تالش ايران و آذربايجان» سخنراني كرد. جداي از اين، چند شبكه ي ارمنستان، از جمله شبكه ي 1 تلويزيون آن كشور و شبكه ي « ارم نيوز» ( Arm News )، با وي در خصوص وضعيـّت تالشان ايران و آذربايجان و مسايل مرتبط، مصاحبه و گفت و گو كردند.

      (توضیح: گزارش این کنفرانس را می توانید در پایگاه tolishpress.org هم بخوانید. گفتنی ست عکس فوق از سایت مذکور برداشته شده است.) 

خیام ظهیری شاعر، نابینا شد

متأسفانه باخبر شدیم که در آستانه ی بهار نود، خیّام ظهیری، از شعرای شهرستان رضوان شهر تالش ، نابینا شد. آن چه در پی می خوانید، نوشته ی خود شاعر است در خصوص این واقعه ی تلخ که در وبلاگش آمده است:
 
       «در آستانه بهار بجای بهارانه، پست اخیرم كمی تلخ است . ببخشید ولی لازم بود!
        " ... می خواهم همه چیز را بگویم اینکه این دو سال کجا بودم . این ماه ها چکار می کنم این روزهایم را می خواهم بنویسم هر چند درد قلم گرفته ام هر چند خزیده ام به گوشه ی دنج اتاقم خیلی حرف ها دارم خیلی سایه ها در من می لولد چرا نبودنم را می نویسم چرا نخواندنم را می نویسم ندیدنم را می نویسم. می نویسم چرا بی جواب مانده محبت هایتان می نویسم , همه را می نویسم  اما حالا فقط همین شعر عاشقانه."

       این پیام را یادتان هست ؟ این همان پیامی است که بعد از به روز رسانی وبلاگ در دو ماه و بیست وچند روز پیش برای تعدادی از شما فرستادم . پیامی که می خواستم بیانگر هرچند مبهم دردی باشد که در من خلیده و توضیح و توجیهی باشد برای نبودن هایم . توضیحی برای بی جواب ماندن لطف همیشگی شما دوستان خوبم . حالا که تیتر این سطرها را می بینید . حالا که این سطرها را می خوانید . نوشته ای که خطاب مستقیم به تک تک شماست  من دیگر نابینا شده ام . از 88 که تجمع بیش از اندازه مایع مغزی- نخاعی باعث بالا رفتن فشار مغز شد و دو بار زیر تیغ جراحی رفتن نتوانست مانع تخریب عصب بینایی بشود ( هر چند فشار لعنتی مهار شد ) تا حالا عبور سختی داشتم از درد و تنهایی و ماه ها بستری بودن در بیمارستان و بعد در خانه وبعد کنار امدن با ندیدن و بعد دوباره خواندن دوباره نوشتن و...(حاصلش شعر پست قبلی بود که در تاریکی سروده شد ) تا حالا که دیگربه پزشکی و پزشکان اعتماد ندارم و دیگر توانی هم ندارم که پیدا کنم راهی را که نیست برای درمانم . تنها امیدم اینده ایست که شاید بعد از من نباشد. و ... ادامه ی مطلب ... 

ادامه نوشته

شهرام آزموده به صورت مشروط آزاد شد

 

در آستانه ی سال نوی ایرانی ( روز چهارشنبه، 25 / 12 / 89 )، جناب آقای شهرام آزموده، سردبیر ماهنامه ی توقیف شده ی « تالش »، پس از تحمل 93 روز زندان، با استفاده از ماده ی 38 قانون مجازات های اسلامی، به صورت مشروط آزاد شد.

      گفتنی ست در تمام مدتی که آقای آزموده در حبس گذراند، هم خود ایشان و هم خانواده اش سختی ها و نگرانی های زیادی متحمل شدند. جدای از همه ی شرایط و مسایل دشوار و دل آزار، بیماری قلبی حاد شهرام، موردی بود که خانواده و دوستان وی را به شدت نگران کرده بود.

      جا دارد در این جا از زحمات آن دسته از فعالان جنبش فرهنگی تالش که به شیوه های گوناگون و متناسب با شرایط، برای رهایی شهرام و دلداری خانواده اش تلاش کرده اند، صمیمانه قدردانی شود.

      با آن امید که با آغاز سال نوی خورشیدی، دیگر هیچ وقت جامعه ی تالش، شاهد چنین اتفاقات ناگوار و نادلخواهی نباشد و مشکلات عدیده ی شهرام عزیز برای همیشه مرتفع شود.

      سال نو بر همه ی دوستان و همراهان عزیز و " مهربان " خجسته باد !  

نشستی ادبي و نكوداشت استاد فرامرز مسرور ماسالي

 

روز جمعه، 17 /10 / 89  ، با حضور گرم جمعي از شعراي تالش و دوستداران استاد مسرور ماسالي، نشستي ادبي در «شركت فرهنگي نقش تالشان» ( فرهنگخانه ی تالش ) در رشت برگزار شد كه در طي آن از تلاش هاي فرهنگي و ادبي استاد مسرور ماسالي تجليل به عمل آمد.
     در ابتداي نشست، آقای آرمين فريدي ضمن سپاسگزاري از مدعوين، برگزاري اين نشست را يك ايده ي جمعي برشمرد و آن را جلسه اي مقدماتي براي برپايي مراسم بزرگداشتي درخور استاد مسرور و ديگر پيشكسوتان فرهنگ و هنر تالش دانست و از اقدامات قانوني براي تغيير نام مجموعه ي «نقش تالشان» به «فرهنگخانه ی تالش» خبر داد. 
     در اين نشست ادبي، فرزاد بختياري، پس از سخنراني كوتاهي در مورد جايگاه ويژه ي استاد مسرور در جنبش فرهنگي و ادبي تالش، چند سروده ي تالشي خود را قرائت كرد. به دنبال آن، آقایان رسول عليزاده ماكلواني، نقي مهر پويا، ياسر كرمزاده، امين رحماني و محمـّد عاشوري با خواندن اشعار تالشي پرشورشان ،فضاي كوچك  مجموعه را مملو از شعر و غزل تالشي نموده و رازناكي سحرآميز زبان، فرهنگ و سرزمين تالش را پيش چشم حضار گستردند.
     همچنين، در اين جلسه، نقي مهر پويا، آرمين فريدي و سهراب ظهيري، خواننده محجوب و محبوب تالش، به اجراي موسيقي حزين و زيباي تالشي پرداختند و حاضران مشتاق، بی ریا گریستند و اشک ریختند.
     بعد از اجرای موسیقی، آرمين فريدي به نمايندگي از جمع، متن تقديرنامه نفيسي را كه توسط شاگردان و دوستداران استاد مسرور تهيه شده بود، قرائت كرد و از نقي مهر پويا ، بختياري و اشكبوس اسرارپوش دعوت كرد تا از سوي جمع، از سرديس (مجسمه سر استاد مسرور ) رونمايي كنند. گفتني است اين سردیس اثر چنگيز اقبالي ست؛ همو که سرديس شعرايي چون احمدرضا احمدي و شاملو نیز از آثار اوست. و ... ادامه ي مطلب ...
ادامه نوشته

سردبیر ماهنامه ی تالش زندانی شد

      با کمال تأسف، باخبر شدیم که بالأخره پس از حرف و حدیث های بسیار، شش ماه محکومیت جناب آقای شهرام آزموده، سردبیر ماهنامه ی تالش، امروز به اجرا درآمد و ایشان روانه ی زندان شد. لازم به ذکر است وی در حالی زندانی می شود که دچار بیماری شدید قلبی و تحت نظر پزشک می باشد.

      آزموده فعلا به دلیل پرونده ی مربوط به شکایت شهرداری اسالم علیه ایشان راهی زندان شده است. شهرداری اسالم مدعی ست که آزموده در ماهنامه ی تالش به درج اخباری مبادرت نموده که واقعیت ندارد.

     جا دارد اضافه شود که ماهنامه ی تالش به دلیل شکایت های متعدد مسئولین منطقه، از جمله شکایت فرمانداری تالش، شهرداری اسالم، دانشگاه پیام نور رضوانشهر و ... ، مدتی پیش توقیف شده است.

     ما ضمن همدردی با خانواده ی محترم آقای آزموده و اعلام نگرانی بابت وضعیت جسمی ایشان، به جد خواستار آنیم که مشکل وی و ماهنامه ی تالش به زودی مرتفع شود.   

درگذشت یک شاعر جوان تالش

swoicwqubpcui3ae3ht.jpg

       شهرام آقاجاني، شاعر جوان و نوگراي تالش، به علت سقوط از طبقه ی پنجم ساختمان درگذشت. از اين شاعر جوان، آثار زيادي در مطبوعات ادبي گيلان و ايران منتشر شده است. از جمله آثاری از او در مجله ی کارنامه، از نشریات ادبی کشور، به چاپ رسیده است. مرحوم شهرام آقاجاني كارشناس ارشد زبان و ادبيات انگليسي بود و به تازگي مشغول تدريس در دانشگاه هاي تالش شده بود. او سال ها دبير زبان انگليسي مدارس شهرستان تالش بود.

       اين ضايعه ی بزرگ را به خانواده ی محترم آن مرحوم و جامعه ی تالش تسلیت می گوییم.

       روحش شاد و يادش گرامي باد!

منبع : وبلاگ تالش شناسی

http://taleshshenasi.blogfa.com/

 

یک خبر ناگوار و ... تسلیت!

 ماهنامه ی تالش توقیف شد

۱ -متن خبر به نقل از سایت عصر ایران: 

       نشريه ی "تالش" به‌دليل ايجاد اختلاف مابين اقشار جامعه از طريق طرح مسائل نژادي و قومي و انتشار مطالب و عكس از افرادي كه در معارضه با نظام و همسو با گروه‌هاي مخالف اسلام هستند و انتشار مطالب نشريه در مسير خلاف نظام جمهوري اسلامي، به استناد ماده 2 و بند 9 ماده 6 و تبصره ماده 12 قانون مطبوعات، توقيف و پرونده جهت پيگرد قانوني به مرجع قضايي ارسال شد.

۲ - سوگنوشته ی سردبیر ماهنامه ی تالش:

      دردناک ترین خبر دوره فعالیت مطبوعاتی ام را ساعتی پیش در سایت عصر ایران خواندم: ماهنامه ی « تالش » توقیف شد! ماهنامه ای که سردبیری اش را به عهده دارم. ماهنامه ای که به واقع یکی از فرزندانم بود! توقیف این نشریه در واقع مرگ سومین فرزندم بود! توقیف این نشریه در واقع مرگ کوچک ترین فرزندم بود! فرزندی که روزها و شب های زیادی را برای بزرگ کردن و درست تربیت کردنش صرف کرده بودم. تازه به سن هفت سالگی رسیده بود. و هنوز مانند یک کودک هفت ساله شیرین بود و دوست داشتنی!! و چه سخت بود خواندن خبر مرگ فرزندی که تا لحظاتی پیش برای روزهای آینده اش در ذهن خود برنامه ریزی می کردم. چه تلخ است خواندن حکایتی که با تمام کردنش تازه می فهمی باید برای همیشه از یکی از فرزندانت بالاجبار خداحافظی کنی و شبها و روزهایت را بی او سپری نمایی. و چه سخت است مرگ فرزندی که برایش آرزوها داری.چه سخت است اندیشیدن درباره ندیدن فرزندی که شبانه روز با تو بود و تو با او بودی و برای او بودی و او برای ملتت بود. و ... ادامه ی مطلب ...

ادامه نوشته

نوروز پورعینی ناو، شاعر طنزپرداز تالش، درگذشت

نورورز پورعینی ناو شاعر و طنزپرداز اسالمی درگذشت. سروده های این طنزپرداز پیر که به زبان های فارسی و تالشی ست، در دو کتاب وی با نام های « نا دمرده خونی  na damarda khuni » و «تالش  بلبلون باغَهtalesh  belbelun bagha » به چاپ رسیده است.

         نوروز پورعینی ناو در روستای ییلاقی ناو  واقع در دل جنگل های زیبای اسالم به دنیا آمده بود. او سال ها به کار چراغ سازی مشغول بود و از این طریق گذران عمر می کرد. وی تحصیلات قدیمی و سواد قرآنی داشت و بعد ها توانسته بود کلاس های نهضت سوادآموزی را تا پایان کلاس پنجم ابتدایی به اتمام برساند؛ اما دارای قریحه و توانایی خاصی در به نظم کشیدن موضوعات متعدّد طنز و جد بود. چنان که اشاره شد، از او دو کتاب چند سال پیش به چاپ رسید که اثر اوّل او با نام «نا دمرده خونی ـ چشمه خشکیده ناو »، خیلی زود به فروش رفت و نایاب شد. اثر دیگر او نیز بعد از چندی به چاپ رسید و اینک می توان آن را از کتابفروشی های منطقه تهیه نمود.

       مرحوم پورعینی در روز پنجشنبه 23/2/89  در محل زندگی خود یعنی روستای چخرَمَلَه chakhra mala دهستان خرجگیل، از توابع اسالم شهرستان تالش، از دنیا رفت و در قبرستان شیرَوا(در نزدیکی روستای محل زندگی اش) به خاک سپرده شد. روحش شاد!

        منبع : وبلاگ " تالش شناسی "

        http://taleshshenasi.blogfa.com/

 

تیر ماه و دو خبر

     تیر ماه ، تالش بزرگ و  دو رخداد مهمّ مربوط به جهان شعر 

خبرنخست : درگذشت یک شاعر

       در نیمه ی نخست ماه جاری ، منصور بنی مجیدی ، شاعر خوب و توانای آستارایی از میان ما رخت بربست و بدین ترتیب جامعه ی ادبی تالش بزرگ ، به سوگ سخن سرایی دیگر نشست . ما ضمن تسلیت به اهالی شعر و ادب منطقه و خانواده ی محترم آن عزیز ، برای روان پاکش آرامش جاودانه طلب می نماییم . ایدون باد !

خبر دوم : معرّفی شاعران برتر نخستین دوره ی جایزه ی ادبی استاد شفیقی

      بالاخره بعد از چند ماه انتظار، شاعران و سروده های برتر نخستین دوره « جایزه ادبی استاد شفیقی» معرفی شدند .ماهنامه ی تالش طّی فراخوانی که در شماره های ۳۴ و ۳۵ آن نشریه چاپ شده بود ، ...

ادامه نوشته